۲۶شهریور ماه:شانه به شانه کنار هم
امروز ۲۶شهریور ماه هست روزی که تا نفس دارم از یادم نخواهد رفت، روزی که بهترین آرزوی من که آرزوی همیشگی یه دختر هست برآورده شد و من لباس سپید به تن کردم و شونه به شونه بهترین مرد زندگیم بین شادی همه نزدیکانم قدم برداشتم و شدم عروس اون شب قصه سرنوشت. .. امروز قرار بود یه اتفاق شیرین دیگه امروز روبرامون به یاد موندنی ترکنه و دوتا فرشته نازمون پاشون روبزارن توی زندگیمون که نشد و مثل بازی مارپله یه مار بدجنس نیشمون زد و افتادیم پله اول و دوباره داریم میریم بالا که بیاریمش توی خونه و زندگیمون هدیه خداییمون رو... خیلی از رسیدن امروز واهمه داشتم اما خدای بزرگم با دادن هدیه اش دوباره شادی رو به دنیای ما برگردون...
نویسنده :
مامان مینا
16:43